معنی ڈرا ہوا - جستجوی لغت در جدول جو
ڈرا ہوا
ترسان، ترسیده
ادامه...
تَرسان، تَرسیدِه
دیکشنری اردو به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گرا ہوا
فروریخته، افتاده
ادامه...
فُروریختِه، اُفتادِه
دیکشنری اردو به فارسی
تلا ہوا
سرخ کرده، سرخ شده
ادامه...
سُرخ کَردِه، سُرخ شُدِه
دیکشنری اردو به فارسی
پکا ہوا
پخته، پخته شده
ادامه...
پُختِه، پُختِه شُدِه
دیکشنری اردو به فارسی
بھرا ہوا
پرشده، پر از، پر، کثیف
ادامه...
پُرشُدِه، پُر اَز، پُر، کَثیف
دیکشنری اردو به فارسی
ڈھلا ہوا
افتاده، قالب گیری شده
ادامه...
اُفتادِه، قالِب گیری شُدِه
دیکشنری اردو به فارسی
دبا ہوا
فشرده، سرکوب شده است
ادامه...
فِشُردِه، سَرکوب شُدِه اَست
دیکشنری اردو به فارسی
مارا ہوا
کتک خورده، ضربه بزنید
ادامه...
کُتَک خُوردِه، ضَربِه بِزَنید
دیکشنری اردو به فارسی
گرتا ہوا
کاهش یابنده، سقوط کردن
ادامه...
کاهِش یابَندِه، سُقوط کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
مڑا ہوا
خمیده، پیچ خورده، منحنی
ادامه...
خَمیدِه، پیچ خُوردِه، مُنحَنی
دیکشنری اردو به فارسی
سڑا ہوا
فاسد، پوسیده، کپک زده، گندیده
ادامه...
فاسِد، پوسیدِه، کَپَک زَدِه، گَندیدِه
دیکشنری اردو به فارسی
کٹا ہوا
کوتاه شده، قطع کردن، برش خورده
ادامه...
کوتاه شُدِه، قَطع کَردَن، بُرِش خُوردِه
دیکشنری اردو به فارسی
کہا ہوا
گفته شده، گفت
ادامه...
گُفتِه شُدِه، گُفت
دیکشنری اردو به فارسی